باز این چه شورش است-بند نهم
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بیکس و بیآشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین
در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان
واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین
نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزهها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزهاش ز دوش مخالف جدا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین
یا بضعه الرسول ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد
محتشم کاشانی
****
ای بانوی حجاز مرا بی نوا ببین
چون نی، نواکنان زغم نینوا ببین
ای کعبه ی حیا به منای وفا بیا
قربانیان خویش به کوی صفا ببین
نورستگان خویش سراسربریده سر
وز خون نوخطان به سراپا حنا ببین
در خاک و خون تپان، مه رخسار شه نگر
زنگ جفا برآینه ی حق نما ببین
برنخل طور سرّ انااللّه را نگر
وز روی نی تجلی ربُّ العلی ببین
ای خفته ی نهفته ی اندر حجاب قدس،
برخیزو بی حجابی مابرملاببین
زنجیرجور، سلسله ی عدل را قرین
توحید را به حلقه ی شرک آشنا ببین
پرگارکفر، نقطه ی اسلام را محیط
دین را مدار دایره ی اشقیا ببین
ای مادر از یزید و زابن زیاد داد
وز آن که این اساس ستم را نهاد داد
سیدمحمدحسین غروی اصفهانی